فندوقم امتحان زبان داره و مشغول کار با وروجکم خودم یکم هورمونهام بهم ریخته و کلافه ام سه شنبه رفتیم تهران طبق برنامه آقای پدر ساعت ۴ پیاده راه افتاد ۲۰ کیلومتر رفته بود که ما ساعت ۷.۳۰ رفتیم سوارش کردیم منو فندوق بعد از راهی کردن آقای پدر رفتیم هفت حوض و کلی کردیم عصر هم باهم برگشتیم . منتظر نتیجه هستیم انشالله که خیره چهارشنبه کلاس نقاشی نرفتیم چون داداشم اومده بود و ما رفتیم خونه مامی و نمیدونن روز قبل ما تهران بودیم چیزی نگفتیم عمه کوچیکم رفت مکه و رفتیم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تبلیغات رایگان مشاغل آنگاه که زمانش سر برسد،خواهم پرید/افتادم ابراهیم صنوبر رمان نویسی.خاطرات بزرگان.عکس نوشته.و... فرش دستباف دلارام felixrj9 Webbplats فروشگاه مردم